کتاب خاطرخواه
قسمتی از داستان:
جوان و زیبا بود زنی که در آن خانه بود. آن خانه دیوارهایش رنگ باخته بود و بوی لجن از حیاط و حوض آن فضا را آکنده کرده بود. رن موهایی روشن داشت. او سه سال آزگار بود بهار را فراموش کرده بود, نه بهار میشناخت و نه پائیز.. فصل ها برای او مرده بود, روزها هم همینطور, شب ها تا سحر نمی خوابید و سحر تا نیمروز… با ناتوانی به آغوش خواب پناه میبرد! بیدار که میشد شتاب زده بزک میکرد و سرخاب میمالید مو های سرش را آرایش میکرد و …
اطلاعاتی درباره نویسنده:
رسول ارونقی کرمانی متولد 1309 – وفات 8 آبان 1396؛ او اهل کرمان و نویسنده ایرانی بود و یکی از مشهورترین، محبوبترین و پرفروشترین پاورقینویسان ایران در دهههای 30، 40 و 50 خورشیدی بود و آثارش خوانندگان بسیاری داشت. ارونقی کرمانی در خارج از ایران زندگی میکرد. رسول در سال 1309 و در شهر کرمان، از پدری اهل ارونق آذربایجان و مادری کرمانی به دنیا آمده و نام فامیلی خود را به خاطر تجلیل از این دو استان کشور برگزیده است. او کودکی را در تبریز و جوانی را در تهران گذراند و بعدها به آمریکا مهاجرت کرد. کتاب های او بسیار محبوب و پرفروش بود و به محض انتشار فروش بالایی را به خود اختصاص میداد..
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.