کتاب صوتی موزه معصومیت
کاربران گرامی محتوای فایل کتاب صوتی موزه معصومیت اثر اورهان پاموک می باشد .
✔ مشخصات محصول:
✔ عنوان: کتاب صوتی موزه معصومیت
✔ نویسندگان: اورهان پاموک
✔ مترجم: مریم طباطبایی ها
✔ گوینده: الهه مسعود
✔ زبان: فارسی
✔ مدت زمان پخش: 18 ساعت و 11 دقیقه
✔ حجم کل فایل ها: 271 مگابایت
✔ تعداد فایل ها: 39
✔ فرمت فایل ها: mp3
توضیحات مختصری درباره کتاب:
کتاب صوتی موزه معصومیت یا موزه بیگناهی، که با تأخیری چند ساله و با چند ترجمه همزمان به فارسی درآمده است، از این نظر درخور تأمل است که اورهان پاموک، نویسنده ترک زبان برندۀ نوبل، در این رمان موفق شده است تا دو نوع از ادبیات و دو شکل از تجربه جهان را به قالب روایت درآورد. اورهان پاموک تنها نویسنده ترک است که تاکنون موفق به دریافت جایزه نوبل شده است. او 6 سال صرف نوشتن این رمان کرد و در نهایت این اثر خارق العاده را با این جمله عاشقانه آغاز کرد: میدانستم که این لحظه شادترین لحظه زندگی ام است. وقتی موزه معصومیت را میخوانید، فقط عشق نیست که در آن تجلی پیدا میکند بلکه دوستی، پیوند، جذابیات، خانواده و خوشبختی هم مورد بحث قرار میگیرد و می بینید که دلتان نمیخواهد از دنیای رنگی کتاب خارج شوید.
داستان این رمان که در محله های بالای شهر استانبول مثل نیشانتاشی، چوکورکوما، نقسیم، حربیه و بی اوغلی محلههایی که نقشی کلیدی در زندگی خود پاموک داشتند میگذرد، روایت کننده سرگذشت یک مرد ثروتمند استانبول به نام کمال است که به عشق دختری از طبقه فرودست جامعه به نام فسون گرفتار میشود. موزه معصومیت رمانی است که سنتها و آداب و رسوم دستوپاگیر حاکم بر جامعه ترکیه در آن در قالب یک ماجرای عاشقانه به تصویر کشیده میشود. اورهان پاموک در این رمان میکوشد حقیقت تابوهای اجتماعی و سنّتی و نقش آنها را در زندگی 70 سال اخیر مردم ترکیه به نمایش بگذارد. زندگی مردمی که بین فرهنگ غربی و ساختار یک جامعه سنّتی در حال پوست انداختن است. چنان که از عنوان رمان اورهان پاموک پیدا است، با دو مضمون بحثبرانگیز مدرن به سراغ روایت تحولات استانبول ظرف نیم قرن اخیر رفته است.
ادامه توضیحات:
موزه معصومیت ساختار سادهای دارد. حوادث آن از بهار 1975 آغاز میشود. کمال و سیبل، نمایندگان نخستین نسل از ترک هایی که از بدو تولد نه در امپراطوری عثمانی که در جمهوری ترکیه زیستهاند، در آستانه ازدواج با یکدیگر قرار دارند. در آخرین روزهای دوران نامزدی این دو، پای زن دیگری به اسم فسون به زندگی کمال باز میشود. فسون و سیبل در تاروپود رمان پاموک، گذشته از آن که دو قطب از جهنم ذهنی کمال را تشکیل میدهند، دو جلوه از استانبول نیمهآسیایی نیمهاروپایی نیز هستند. جدال کمال با زندگی خصوصی و عواطفِ نه دیگر و نه هنوز غربیاش، هشت سال طول میکشد.
کمال تدریجاً به این نتیجه میرسد که سیر این ماجرای پرطول و تفصیل را از طریق اشیای بیاهمیت پیرامونش به شکل موزهای درآورد و از این طریق تاریخ مختصر برای خود فراهم آورد. محصول کار که در آغاز فقط اغراض شخصی کمال را دربر میگیرد، بیشتر به نقشهای شبیه است که جامعه و تاریخی خاص را آشکار میکند. این رمان اولین کتابی است که پاموک پس از دریافت جایزه نوبل نوشته است. با خواندن دقیقتر رمان درمییابیم که نویسنده به زبان بی زبانی میخواهد مرثیهای در مرگ استانبول بسراید.
استانبول کمال مرده است و او با یادآوری خاطره هایی پراکنده و جمع کردن خردهریزهای آن سعی میکند مرگ کند و آرام استانبول را به اطلاع مخاطبش برساند. شورلت آمریکایی مدل 1965، ماشین کمال بامساچی، مظهر ترکیهای است که قرار بوده تا مدرن باشد، اما بخت با او یار نبوده و چیز دیگری از آب درآمده است. استانبول، نه دیگر شهر شرقی دوران عثمانی است و نه پایتخت مدرنی است که زمانی آتاتورک وعدهاش را داده است.
در سطرهای اول کتاب خواهیم شنید:
شادترین لحظه زندگیام بود، میدانستم. اگر از قبل این میدانستم برای نجات این شادمانی هر کاری میکردم. ممکن بود همهچیز تغییر کند؟ بله، اگر میدانستم این لحظه، شادترین لحظه زندگیام خواهد بود، هیچوقت آن را از دست نمیدادم. با آرامشی عمیق تمام وجودم از آن حس طلایی پر شد. شادمانیای که شاید چند ثانیه طول کشید اما برای من به اندازه ساعتها و یا سالها گذشت. افسون را در آغوش گرفتم. شاد بودم. آنقدر غرق در عشق بودم که اصلا به شکل این گوشواره توجه نکرده بودم. آن بیرون هوا بسیار مطبوع بود. زیبایی روزهای بهار استانبول را داشت. مردم استانبول هنوز لباسهای زمستانی میپوشیدند. با اینکه زمستان تمام شده بود اما داخل مغازه ها و ساختمان ها هنوز سرد بود.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.